•احساس میکنید کارهایی که به اتمام رساندهاید به اندازه کافی خوب نیستند.
• نوشتن مقالات و طرحها را با هدف انجام دقیق آنها به تعویق میاندازید.
• احساس میکنید که کارها را باید صد در دصد درست انجام دهید و در غیر اینصورت فردی متوسط و یا حتی بازنده هستید.
اگر چنین باشد در آن صورت شما بجای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن دارید. کمال گرایی به افکار و رفتارهای خود تخریب گرانهای اشاره میکند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی ، به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته میشود. به هر حال مطالعات اخیر نشان میدهند که نگرش کمال گرایانه موجب اخلال در موفقیت میشود. آرزوی کامل بودن هم احساس رضایت از خودتان را از شما میگیرد و هم شما را بیش از سایر مردم (کسانی که اهداف واقع گرایانهای دارند)، در معرض ناکامی قرار میدهد.
علل کمال گرایی :
تلاش برای حمایت از خودتان و رهایی از انتقادات ، سبب میگردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانید.
- همه یا هیچ پنداری: افراد کمال گرا ، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسیدن یک کار ، بطور متوسط هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا ، در دیدن دورنمای موقعیتها دچار مشکل هستند.
- تاکید بسیار بر روی بایدها: زندگی افراد کمال گرا ، غالبا براساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است، که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها ، به خدمت گرفته میشود. افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی برروی بایدها بندرت بر روی خواستهها و آرزوهای خود حساب میکنند.
- افراد کمال گرا کوششهای خود را پایان ناپذیر و ناکافی تلقی میکنند.
دور معیوب در روند کمال گرایی :
افراد کمال گرا ، نخست مجموعهای از اهداف غیر قابل دسترس را ردیف میکنند. در گام بعدی در رسیدن به این اهداف شکست میخورند، زیرا دسترسی به آن اهداف غیر ممکن میباشد. در گام بعدی ، زیر فشار میل به کمال و ناکامی مزمن غیر قابل اجتناب ناشی از آن ، خلاقیت و کارآمدی آنها کاهش مییابد. و بالاخره این روند ، افراد کمال گرا را به انتقاد از خود و سرزنش خود هدایت میکند، که نتیجه این روند نیز عزت نفس پایین میباشد. این مسایل ، احتمالا اضطراب و افسردگی نیز به همراه خواهد داشت. در این موقعیت افراد کمال گرا بطور کامل در این لحظه ، تنها ، اگر سختتر کار کنم، موفق خواهم شد. چنین افکاری ، مجددا منجر به یک دور کامل معیوب میگردد. چنین دور معیوبی با نگاهی به نحوه روابط بین فردی افراد کمال گرا ، میتواند بهتر ، قابل تشریح باشد.
کمال گراها بدون اینکه متوجه این موضوع باشند، معیارهای به شدت غیر واقع گرای خود را از دیگران نیز انتظار داشته و در نتیجه نسبت به دیگران متوقع و منتقد میگردند.
در مورد کمال گرایی چه باید کرد؟
اولین گام در تغییر نگرشهای کمال گرایانه به تلاشهای سالم ، داشتن عدم رضایت از کمال گرایی است، بینقص بودن یک خطای غیر قابل حصول است. گام بعدی چالش با افکار و رفتارهای خود تخریب گرانهای است که بینقص گرایی را تغذیه میکنند. احتمالا برخی از دستورالعملهای زیر میتوانند کمک کننده باشند:
• اهداف واقعی و قابل دسترسی را برپایه خواستههای شخصی ، نیازها و عملکردهای قبلی خود هماهنگ نمایید. این امر شما را قادر خواهد ساخت، تا به خواستههای خود برسید و نیز احساس ارزشمندی شما را افزایش خواهد داد.
• اهداف بعدی را به ترتیب ارزش آنها مرتب نمایید. به محض آنکه به یک هدف میرسید، هدف بعدی را یک سطح فراتر از سطح قبلی عملکردتان تعیین نمایید.
• با معیارهای خودتان برای رسیدن به موفقیت تلاش نمایید. هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب میکنید، با 100 % ، 90 %، 80 % یا حتی 60 % موفقیت بپذیرید. این امر به شما کمک خواهد کرد، تشخیص دهید که کامل نبودن شما به معنی پایان دنیا نیست.
• طی مراحل انجام کار در فعالیت ، تنها بر روی نتیجه پایانی تمرکز نکنید. موفقیت خود را تنها بر اساس اینکه چه چیزی را به پایان رسانیدهاید، ارزیابی ننمایید، بلکه به این مساله نیز تنها دهید که انجام این کار چقدر موجب احساس لذت در شما شده است. به این موضوع دقت کنید که ، مراحل به انجام رسانیدن یک هدف نیز میتواند ارزشمند باشد.
• احساس اضطراب و افسردگی را همچون فرصتی جهت ارزیابی خویش مغتنم شمارید و با خود این پرسش را مطرح سازید که آیا من انتظارات غیر ممکن را در چنین موقعیتی برای خود فراهم کردهام؟
• با طرح سوالاتی از خود از قبیل از چه چیزی در هراسم؟ بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیافتد چیست؟ با ترسی که در پشت کمال گرایی شما نهفته است، رویارو شوید.
• به این نکته دقت کنید که بسیاری از چیزهای مثبت تنها با اشتباه کردن ، قابل یادگیری هستند. بطور مشخص به آخرین اشتباه خود فکر کرده و عبرتهایی را که از آن گرفتهاید، برای خود فهرست کنید.
• از تفکر همه یا هیچ در ارتباط با اهدافتان اجتناب نمایید. بیاموزید که بین کارهای که اولویت بالایی برای شما دارند و کارهایی که اهمیت کمتری دارند، تفاوت بگذارید و نسبت به کارهایی که اهمیت تلاش کمتری داشته باشند کوشش کمی به عمل آورید.
وقتی این پیشنهادات را بکار ببندید، احتمالا تشخیص میدهید که کمال گرایی در زندگی شما مسئله مفید ، ضروری و موثر نمیباشد. با استفاده از این روشها نه تنها بدون نیاز به کمال گرایی به اهدافتان خواهید رسید، بلکه احساس بهتری نیز در مورد خود خواهید داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر